
نمونه سوال ریاضی تمرین از سراسر کشور کتاب جدید
برای تمرین بیش تر مطالبی که برایت گذاشته ام را جل کن . ببینم چه کسی این هفته امتیاز بیش تری می گیره
![]() |
مخصوص اولیای محترم
و غلط های کتاب بررسی شده است .
نمونه سوال علوم
می توانی با حل کردن نمونه سوال های زیر امتحان های خودت را به بهترین نحو پاسخ بدهی و مثل همیشه بهترین
باشی .
از این سری سوال صفحه 9 تا 11 را حل کنید بقیه را نیازی به حل ندارید .
پازل جدول ضرب
در بالای صفحه به تو نشان داده می شود .
نمونه سوال های ریاضی و فارسی و علوم
امیدوارم که بازی چوب کبریت را توانسته باشی انجام بدهی .
چند سری سوال از فصل دوم قرار داده ام که امیدوارم با حل کردن آن بتوانی پیشرفت بیش تری بکنی .
1- سوال های سری اول یادآوری فصل اول ریاضی
2- راهنمای تدریس کتاب سوم ابتدایی ( کتاب جدید )
5- نمونه سوال علوم فصل اول و ریاضی
دانلود بازی چوب کبریت
بازی با چوب کبریت
این بازی از شانزده مرحله تشکیل شده است. برای شروع بازی روی کلید Go کلیک کنید. در هر مرحله باید تعدادی از چوب کبریتها را بردارید تا مربعهای باقیمانده به تعداد مشخصی برسد. در هر مرحله یک پیغام نمایش داده می شود. در سطر اول پیغام تعداد چوب کبریتهایی که باید برداشته شود و در سطرهای بعدی تعداد مربعهایی که باقی می ماند، مشخص شده است. هر چه سریعتر بازی را تمام کنید، امتیاز بیشتری خواهید گرفت.
بازی بسیار زیبای چوب کبریت.
در این بازی باید شما با استفاده از تغییر در فقط یکی از چوب کبریتها تساوی ریاضی نادرست داده شده را به یک تساوی ریاضی صحیح تبدیل کنید.بازی سه حالت 1- حذف چوب کبریت 2- جابجایی چوب کبریت 3- افزودن چوب کبریت را داراست.
مراحل سخت بازی یکی از جذاب ترین مراحل آن است.
موفق باشید
وصیت نامه ی الکساندر پادشاه یونان


داستان دانشمند شدن در سن چهل سالگی
سراج الدین سکاکی از علمای اسلام بوده و در عصر خوارزمشاهیان می زیسته و از مردم خوارزم بوده است.
سکاکی نخست مردی آهنگر بود. روزی صندوقچه ای بسیار کوچک و ظریف از آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید. آن را به رسم تحفه برای سلطان وقت آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید آن را به رسم تحفه برای سلطان وقت برد. سلطان و اطرافیان به دقت به صندوقچه تماشا کردند و او را تحسین نمودند.
در آن وقت که منتظر نتیجه بود مرد دانشمندی وارد شد و همه او را تعظیم کردند و دو زانو پیش روی وی نشستند. سکاکی تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: او کیست؟ گفتند: او یکی از علما است.
از کار خود متأسف شد و پی تحصیل علم شتافت. سی سال از عمرش گذشته بود، که به مدرسه رفت و به مدرس گفت: می خواهم تحصیل علم کنم. مدرس گفت: با این سن و سال فکر نمی کنم به جایی برسی،
یبهوده عمرت را تلف مکن.
برای خواندن بقیه ی داستان در ادامه ی مطلب کلیک فرمایید .
اسامی برترین ها در امتحان علوم
میدونم که خیلی منتظر عکست بودی
بقیه ی بچه ها هم امتحان علوم را خوب دادند اما این افراد کم ترین غلط را در برگه داشتند .
موفق باشید
1- کیان علی محمدی 2- صدرا شیرانی 3- متین جان نثاری 4 - ابوالفضل داودی
![]() ![]() ![]() ![]() |
چند نمونه سوال جهت دانش آموزای پر تلاشم
میدونم که این سری سوال ها را فقط دانش آموزای پر تلاشم حل می کنند همان هایی که می خواند در پایان آبان
ماه عکسشون را همه داخل وبلاگ ببینند . باکلیک کردن روی هر مبحث می تونی سوال ها را دانلود کنی .
ای ساقی تشنه لب
عطش ازخشکی لبهای تو سیراب شده
آب از هرم ترکهای لبت آب شده
بعد از آن که تو لب تشنه ، عطش را کشتی
تشنه لب ماندن ساقی همه جاباب شده
ای ساقی تشنه لب! تشنگی همیشه به آب نیست
من تشنه نگاهت هستم مولا جان
نرم افزار علوم کتاب سوم ابتدایی
نرم افزار علوم سوم را در جوان سایت کلیک کنید و ببینید
انیمیشن علوم بخش مواد
انیمیشن ریاضی ( عدد نویسی )
به نادان پند نگوییم .
یک شکارچی، پرنده ای را به دام انداخت.
پرنده گفت: ای مرد بزرگوار!!!
تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خورده ای و هیچ وقت سیر نشده ای. از خوردن
بدن کوچک و ریز من هم سیر نمی شوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو می دهم تا به سعادت و خوشبختی برسی.
پند اول را در دستان تو می دهم. اگر آزادم کنی، پند دوم را وقتی که روی بام خانه ات بنشینم به تو می دهم. پند سوم را وقتی که بر درخت بنشینم.
مرد قبول کرد.
پرنده گفت:
پند اول اینکه: سخن محال را از کسی باور مکن. مرد بلافاصله او را آزاد کرد.
پرنده بر سر بام نشست…
گفت پند دوم اینکه: هرگز غم گذشته را مخور. برچیزی که از دست دادی حسرت مخور.
پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت: ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست. ولی متأسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود. و گرنه با آن ثروتمند و خوشبخت می شدی.
مرد شکارچی از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و ناله اش بلند شد. پرنده با خنده به او گفت: مگر تو را نصیحت نکردم که بر گذشته افسوس نخور؟
یا پند مرا نفهمیدی یا کر هستی؟
پند اول این بود که سخن ناممکن را باور نکنی.
ای ساده لوح!!!
همه وزن من سه درم بیشتر نیست، چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من باشد؟
مرد به خود آمد و گفت ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست. پند سوم را هم به من بگو.
پرنده گفت: آیا به آن دو پند عمل کردی که پند سوم را هم بگویم؟
پند گفتن با نادان خواب آلود مانند بذر پاشیدن در زمین شوره زار است...!
تصاویری از انواع ترازو ها
تَرازو ابزاری است برای اندازهگیری جرم اجسام.ترازوهای سنتی معمولاً از دو کفه و یک عقربهبه نام شاهین تشکیل شدهاند. برای اندازه گیری وزن از وزنه هایی که بر اساس واحدهای وزنی اعم از مثقال و گرم و پوند و ... ساخته می شوند استفاده می گردد.
واژه تراز در فارسی به معنی همسطح بودن است و ترازو یعنی «وسیلهای که با اصل همسطحی» کار میکند. این نامگذاری به تراز شدن شاهین ترازو بر درجه میانی صفحه وزننما اشاره دارد. در فارسی به ترازو میزان نیز گویند
کتابی برای افزایش دقت کودکان
بازی با چوب کبریت (کل این کتاب را می توانید دانلود کنید . )

- نویسنده مکسی بروک
- مترجم حسن فرمانی
- تعداد صفحات 35
- ناشر گوتنبرگ
- سال انتشار
- پسورد www.booknama.com
- برای دریافت کتاب کلیک فرمایید
دل نوشته
جواب سلام را با علیک بده ،
جواب تشکر را با تواضع،
جواب کینه را با گذشت،
جواب بی مهری را با محبت،
جواب ترس را با جرأت،
جواب دروغ را با راستی،
جواب دشمنی را با دوستی،
جواب زشتی را به زیبایی،
جواب توهم را به روشنی،
جواب خشم را به صبوری،
جواب سرد را به گرمی،
جواب نامردی را با مردانگی،
جواب همدلی را با رازداری،
جواب پشتکار را با تشویق،
جواب اعتماد را بی ریا،
جواب بی تفاوت را با التفات،
جواب یکرنگی را با اطمینان،
جواب مسئولیت را با وجدان،
جواب حسادت را با اغماض،
جواب خواهش را بی غرور،
جواب دورنگی را با خلوص،
جواب بی ادب را با سکوت،
جواب نگاه مهربان را با لبخند،
جواب لبخند را با خنده،
جواب دلمرده را با امید،
جواب منتظر را با نوید،
جواب گناه را با بخشش،
و جواب عشق چیست جز عشق؟
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار،
مطمئن باش هر جوابی بدهی ،
یک روزی ، یک جوری ،
یک جایی به تو باز می گردد.
داستان دو برادر مهربان
داستان دو برادر مهربان
دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .
شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند . یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت :
(( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند . ))
بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت.
در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت :(( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . ))
بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .
سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگرمساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند
برترین های ماه مهر ماه


پسر گلم خوش حالم که برای ماه مهر زحمت فراوان کشیدی و امتحاناتت عالی شد اسامی برترین ها در هر درس
را معرفی می کنم امیدوارم در امتحان بعدی عکس شما پسر گلم را قرار دهم .
1) امتخان ریاضی
آرسام زهرانی علی ترفع متین جان نثاری
![]() ![]() ![]() |
2) امتحان بنویسیم و املا
کیان علی محمدی
![]() |
3) امتحان علوم
آرسام زهرانی کیان علی محمدی
![]() ![]() |
این گل های زیبا تقدیم به شما گل پسرای گل که گل کاشتید
نمونه سوال ریاضی کتاب جدید
امیدوارم که حالت خوب باشد چند نمونه سوال از فصل قبل گذاشته ام که با کمک مادرت دانلود کن و برای تمرین
بیش تر روی فصل یک ریاضی که امیدوارم مطالب را با دوره کردن از یاد نبری .
خیلی دوستت دارم و امیدوارم که همیشه سلامت باشی .
برای دریافت روی نمونه ها کلیک کن و بعد روی کلمه دانلود کلیک کن و یک دقیقه منتظر بمون تا باز بشه یادت باشه
این تکالیف جزو تکالیف اضافه است که با حل کردن و نشون دادن به من امتیاز ویژه می گیری .
ایمانت را چند می فروشی ؟
سر گلم داستان را به دقت بخوان و بعد از آن هر چه از داستان به یادت مانده است در دفترت بنویس و فردا برایم بیاور .
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .
با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم!!
کلاس علوم درس مواد
عکس های کلاس علوم
می توانی در ادامه ی مطلب عکس های کلاس علوم ، صبحانه ایی که خودت درست کردی و در کلاس خوردی را
تماشا کنی و همچنین آزمایش حباب سازی در فصل مواد را می توانی ببینی .
امیدوارم همیشه شاداب باشی .
یک بازی جذاب برای یادگیری گروه های مواد غذایی
گسترده ی مکعب
"گسترده" یک شکل دو بعدی است که میتوان آن را با تا کردن، به یک حجم سه بعدی تبدیل کرد. با کدام یک از گستردههای زیر میتوان مکعب ساخت؟